خلاصه داستان
سسیلیا کم کم با این واقعیت کنار میاید که کسی که عاشقش بود حالا دیگر نیست او میخواهد زندگی خود را بهبود ببخشد. از لحاظ روحی آسیب زیادی دیده است و باید خود را با شرایط وفق دهد. پس از مدتی زندگی اش جانی دیگر میگیرد و رو به بهبودی میرود اما طولی نمیکشد که میفهمد یک جای این ماجرا میلنگد.او به دلایلی به مرگ نامزدش مشکوک میشود و درست از اینجاست که پاییش به دنیایی دیگر باز میشود او با حقایقی آشنا میشود که درکش مشکل است و این تازه آغاز ماجراست.